اقتصاد آنلاین- رجا ابوطالبی: ارتباط عواقب جنگ با بازارهای سهام در هم تنیده شده است. برای بررسی اثرات آن بر بازار سرمایه سفری در تاریخ انجام میدهیم تا عملکرد شاخص بازار سهام ایالات متحده در طول و پس از جنگ های مهم را بررسی کنیم. با بررسی این الگوها، هدف ما دستیابی به درک رابطه بین جنگ و بازارهای مالی است.
اولین دوره مورد بررسی به ۳۵۰ سال پیش و جنگ استقلال آمریکا برمیگردد! جنگهای استقلال آمریکا که حد فاصله سالهای ۱۷۷۵ تا ۱۷۸۳ اتفاق افتاد، باعث ایجاد مشکلات اقتصادی در مستعمرات آمریکا شد چرا که محاصره و مالیات بر بسیاری از مشاغل آسیب وارد کرد. در طول این دوره ، اقتصاد آمریکا با چالشهایی مواجه بود که بازار سهام را محدود یا به طور کامل از دور خارج کرد. مستعمراتی که به دلیل درگیری از هم پاشیده شده بودند، باید به وامها و سپس سهام برای تأمین مالی خود تکیه میکردند. قاعدتا فشار فروش عجیبی در بازار سهام ایجاد شد؛ به گونهای که بازده سهام را تقریباً چهار درصد در سال کاهش داد!
اما پس از پایان جنگ آمریکا در مسیر رشد قرار گرفت. اگرچه بازار سهامی که امروز می شناسیم وجود نداشت، اما زمینه برای توسعه فراهم شد و پایان جنگ راه را برای بهبود و توسعه باز کرد.
جنگ داخلی
جنگ داخلی آمریکا در سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ رخ داد. با جدایی ایالتهای جنوبی و افزایش تنشها، شاهد کاهش فعالیت بازار سهام بودیم. در طول دوران جنگ داخلی، اقتصاد ایالات متحده با اختلالاتی مواجه شد. در سال ۱۸۶۱ به دلیل عدم اطمینان و اختلال در بازارها، بورس نیویورک (NYSE) به طور موقت درهای خود را بست. سرمایه گذاران تمرکز خود را به سمت اوراق قرضه دولتی معطوف کردند زیرا به نظر می رسید اوراق یک گزینه سرمایه گذاری هستند در حالی که قیمت سهام کاهش قابل توجهی را تجربه کرد. پس از پایان جنگ، بازار سهام و اقتصاد هر دو مرحله بهبود را تجربه کردند.
NYSE درهای خود را در سال ۱۸۶۳ بازگشایی کرد و نقطه عطفی برای ثبات بود. علاوه بر این، در طول این دوره که به عنوان دوره بازسازی شناخته میشود، صنعتی شدن شتاب گرفت که تأثیر مثبتی بر فعالیت های بازار سهام داشت.
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ – ۱۹۱۸)
قبل از شروع جنگ جهانی اول، بورس نیویورک (NYSE) به عنوان یک موسسه تثبت و مشغول فعالیت شده بود. از سوی دیگر و در سالهای منتهی به آغاز جنگ، رشد قیمتی در شاخص سهامی شرکتها رخ داد. اما به محض آغاز جنگ در سال ۱۹۱۴ تأثیرات منفی بر اقتصاد و بازار سهام ایالات متحده ایجاد شد! ولی در سال ۱۹۱۷، زمانی که آمریکا وارد جنگ شد، به علت افزایش تولیدات جنگی، اوضاع سهام زودتر از پیش بینیها در مسیر عادی خود قرار گرفت.
پس از پایان جنگ جهانی اول، رشد و گسترش هم در کل اقتصاد و هم در بازار سهام وجود داشت. این رشد به حدی بود که آن را «دهه خروشان دهه بیست» نامیدند! با این حال، این رونق با سقوط سال ۱۹۲۹ و پس از آن رکود بزرگ به پایان رسید.
جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۱۹۴۵)
قبل از این درگیری، اقتصاد و بازار سهام ایالات متحده هنوز از اثرات رکود بزرگ در حال بهبود بودند که با آغاز جنگ، مجددا در مسیر قبلی قرار گرفت. در طول جنگ جهانی دوم به دلیل دخالت و تحمیل هزینههای گزاف، شاهد تاثیراتی هم بر اقتصاد و هم بر بازار سهام ایالات متحده بودیم. دولت اوراق قرضه جنگی را برای تأمین مالی عملیات منتشر کرد که نتیجه آن انحراف سرمایه از بورس نیویورک بود. در نتیجه، در طول سالهای این کشمکش، رکود همراه با نوسانات قیمت سهام وجود داشت. اما بازهم پس از پایان جنگ، ایالات متحده شاهد رشد و جهش در بازار سهام بود. جنگ در تحریک تولید و پرورش نوآوری نقش داشت و راه را برای دوران شکوفایی بیسابقه هموار کرد.
جنگ کره (۱۹۵۰ – ۱۹۵۳)
همانطور که اشاره شد، بازار نیویورک بعد از جنگ جهانی دوم در مسیر رشدی بی سابقه قرار گرفته بود که ۵ سال بعد از آن، آمریکا وارد بحران جدیدی شد!
جنگ کره اثرات متفاوتی بر بازار سهام داشت. ابتدا روند قیمت سهام به واسطه آغاز جنگ نزولی شد که از همان اول نیز مشخص بود که این نزول نمیتواند ادامه دار باشد. دولت آمریکا برای هزینههای دفاعی خود نیاز به تولیدات وسیع داشت؛ تولیداتی که تقریبا تمام صنایع بزرگ آمریکا را درگیر کرده که واضحا سبب رشد میشدند.
لازم به ذکر است که این رشد نیز به حدی نبود که آن را یک دستاورد نامید چرا که بالاخره اکثر این هزینهها، هزینههای تحمیلی به دولت بود.
پس از پایان جنگ کره، توسعه اقتصادی در کنار حرکت پایدار در بازار سهام در دهه ۱۹۵۰ ادامه یافت. این دهه را با رونق همراه با سیر صعودی قیمت سهام میشناسیم!
جنگ ویتنام (۱۹۵۵ – ۱۹۷۵)
جنگ ویتنام پرهزینه ترین جنگ تمام تاریخ برای آمریکا بود! چرا که به واسطه این جنگ درگیری دیگری در لائوس و کامبوج بین نیروهای مورد حمایت ایالات متحده در برابر نیروهای کمونیستی در جریان بود. آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا برای جلوگیری از گسترش کمونیست وارد این درگیریها شد؛ چرا که با فتح کشوری، کشورهای مجاور آن نیز پیرو نظریه دومینو کمونیست شده که خسارت جبران ناپذیری برای دولت آمریکا بود! این جنگ هم از نظر تلفات جانی و هم از نظر منابع مصرف شده پرهزینه بود و در عین حال به فشارهای تورمی و ایجاد بی ثباتی اقتصادی کمک کرد. همچنین شاهد نوسانات تاریخی و بیسابقه در بازار سهام آمریکا بودیم!
این درگیری و شکست آن چنان برای آمریکا گران تمام شد که پس از پایان جنگ ویتنام، ایالات متحده با موانعی از جمله تورم مواجه شد و بهبود اقتصاد مدتی طول کشید تا به ثبات برسد.
جنگ خلیج فارس (۱۹۹۰ – ۱۹۹۱)
قبل از جنگ خلیج فارس، اقتصاد ایالات متحده در وضعیت مناسبی قرار داشت. اما بعد از حمله برقآسا عراق به کویت و اشغال آن، دولت آمریکا دست به کار شد و اول به کویت و سپس به عراق حمله کرد. درست است که این جنگ ۱ سال به طول انجامید و در مقایسه با سایر درگیریها، مدت زمان و پیامدهای اقتصادی کمتری داشت، اما تحمیل هزینه ۱۸ میلیارد دلاری به آمریکا سبب نوسانات شدید در بازار سهام آن کشور شد.
اما مانند گذشته و پس از جنگ خلیج فارس، رونق مستمری در بازار سهام آمریکا ایجاد شد. دهه ۱۹۹۰ با رونق فزایندهای دوره ای از رشد و پیشرفتهای تکنولوژیکی را رقم زد.
دوران پس از ۱۱ سپتامبر (۲۰۰۱ – تاکنون)
بازار سهام ایالت متحده حتی قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر حال و روز خوبی نداشت. ترکیدن حباب نقطهای و رکود سال ۲۰۰۱ از جمله مشکلاتی بود که هم بازار سهام و هم کل اقتصاد آمریکا را دربر گرفته بود.
حادثه ۱۱ سپتامبر، که یک تهدید بسیار بزرگ برای آمریکا نیز محسوب میشد، نیز مزید بر علت شد تا شرایط رکودی در اقتصاد کشور قوت بگیرد و از طرفی کاهش شدید و در عین حال بیسابقه در بازار سهام نیز اتفاق بیفتد. این حادثه به حدی عمیق و عجیب بود که سالها زمان برد تا آمریکا در مسیر رشد قرار گیرد. هرچند که در طول مسیر رشد بارها شکست خورد اما شاخصهای بورسی آن در مسیر صعودی قرار گرفتند!
کلام آخر
پی بردیم که اثرات جنگ بر اقتصاد و بورس اجتناب ناپذیر بوده و بسته به مدت زمان، نحوه درگیری و و شرایط اقتصادی قبل از جنگ تاثیرات متفاوتی را میگذارد. اما تقریبا ثابت شد که دورههای پس از جنگ اغلب فرصتهایی را برای رشد، نوآوری و بهبود بازار ارائه میدهند.
از سوی دیگر و با بررسی یک پایگاه داده منحصر به فرد از ۴۴۰ بحران سیاسی بین المللی متوجه شدیم که حرانهای بینالمللی بازده سهام بازار جهانی را تقریباً چهار درصد در سال کاهش میدهد. شروع یک بحران تأثیر منفی زیادی بر بازده بازارهای جهانی دارد. بحرانها نه تنها بر بازده متوسط تأثیر میگذارند، بلکه تأثیر شدیدی بر نوسانات نیز دارند. شروع یک بحران بین المللی، نوسانات ماهانه بازده بازار جهانی را با ۱.۴ درصد افزایش می دهد و به ازای هر بحرانی که به پایان می رسد، نوسانات ماهانه با ۱.۲ درصد کاهش می یابد.