ویرانه های “آخرالزمانی” غزه و فلسطین، ماه هاست به قتلگاه جگرسوز زنان و کودکانی تبدیل شده که جرمشان، تعلق به سرزمین مادری است و مطالبه شان، نفس کشیدن و زیستن در هوای خاک اجدادی است، در غزه، کودکان، پیش از آن که زندگی کنند، می میرند، اصلا متولد می شوند برای جنگیدن و مردن!
خبرنگاران گمنام و بی ادعا نیز، دست کمی از این مردم ندارند، سفیرانی که برای ثبت و مخابره جنایات ددمنشانه سربازان وحشی “نتانیابو” در غزه، آستین، بالا زده اند و برآنند تا برگ برگ خونین این جنایات را برای نسل های امروزی و آیندگان به ثبت برسانند؛ اما خود، قربانی می شوند.
شهادت و مرگ 140 خبرنگار، تصویربردار، عکاس، گزارشگر و تیم رسانه ای در میدان جنگ غزه، از منظر فراوانی، نسبت و ماهیت، نشان می دهد که رژیم نامشروع صهیونیستی، حتی به قواعد و مقررات بین الملی جنگی در مصونیت خبرنگاران نیز وقعی نمی نهد و از نظر او، هر صدا و تصویری که قرار باشد، حقایق جنایات جنگی او را ثبت و مخابر کند، باید در نطفه خفه شود.
تاریخ معاصر، این حجم از “خبرنگارکشی” در خلال جنگ های جهان را سراغ ندارد، به تعبیر بهتر، یک نسل کشی مدرن و نوظهور در غزه و توسط اسرائیل شکل گرفته است، نسل کشی خبرنگاران! آمار فاجعه بار و تکان دهنده ای که بالغ بر دو سوم قربانیان آن را خبرنگاران بومی غزه و فلسطین تشکیل می دهند.
تا امروز، جنگ غزه، کشنده ترین جنگ تاریخ، حتی کشنده تر از جنگ جهانی دوم برای خبرنگاران بوده است، این درحالی است که هدف قرار دادن عمدی روزنامه نگاران و غیرنظامیان، طبق قوانین بینالمللی، جنایت جنگی تلقی میشود و خبرنگاران باید این امکان را داشته باشند تا با آزادی عمل به فعالیتهای رسانهای خود در مسیر اطلاعرسانی عمل کنند.
حرجی بر خونخوارترین و حرام زاده ترین رژیم جهان در “خبرنگارکشی” نیست، نتانیابو، از کودک کشی، به خبرنگارکشی رسیده است، خبرنگاران باید بمیرند تا خبری منتشر نشود، عکس و فیلمی مخابره نشود و جهان بی خبر و غافل، بی خبرتر و غافل تر از هر زمان دیگری عیش خود ببرد، دولتمرد و سیاستمداری “وجدان درد” نگیرد و تنها خون و تکه تکه های جان باشد که از ویرانه های غزه ضجه می زند …
“غزه” این روزها، دیگر “خبرنگار” بومی هم ندارد تا “خبر” مخابره کند!
به قلم احد نقششور
انتهای پیام/