فرارو- حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، در اولین مقصد از تور منطقهای خود به عمان سفر کرد. این سفر از آن جهت حائز اهمیت است که مدتی پیش گزارشهایی در رابطه با انتقال پیام میان ایران و آمریکا منتشر شده بود.
به گزارش فرارو، مدتی کوتاه پس از حمله اسرائیل به ساختمان مجاور کنسولگری ایران در دمشق و به شهادت رسیدن ۷ فرمانده سپاه پاسداران، سفر امیرعبداللهیان به عمان، با گمانه زنیهایی همراه شده است.
وحید جلالزاده، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، از جمله افرادی است که در تور منطقه ای، تیم دیپلماسی کشور را همراهی میکند. وزارت خارجه ایران بیانیهای درباره علل سفر امیرعبدالهیان به عمان منتشر کرده است. در بخشی از این بیانیه میخوانیم: «امیرعبداللهیان در راس هیاتی سیاسی و پارلمانی به عنوان اولین مقصد سفر منطقهای خود به عمان سفر میکند و در این سفر طرفین در خصوص مسائل دوجانبه و منطقهای از جمله شرایط غزه با یکدیگر بحث و تبادل نظر خواهند کرد.»
اگرچه در این بیانیه به شکل مشخصی به این موضوع که گفتگوی با واسطه، با مسئولان ایالات متحده یکی از اهداف احتمالی سفر خواهد بود، اشاره نشده است، اما با توجه به سوابق میانجیگری عمان و پیام رسانی این کشور در مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالات متحده، یکی از اصلیترین گمانه زنیها این است که قرار است یکی از اهداف امیرعبداللهیان از سفر به عمان، ارسال پیامهایی تازه از مسیر عمان میان تهران و واشنگتن باشد.
در ماههای پیش از وقوع بحران غزه، ایالات متحده و ایران گفتگوهای غیرمستقیمی شکل داده بودند و کشورهایی از جمله عمان و قطر به عنوان پیام رسانهای این گفتگوها مطرح میشدند. اما پس از وقوع جنگ بین حماس و اسرائیل و سلسه اتفاقات پس از آن از جمله درگیری نیروهای نیابتی با ایالات متحده و اسرائیل و حملات اسرائیل به مقامهای ایرانی و در نهایت وقوع حمله به کنسولگری ایران در سوریه، مسیر گفتگوها بین ایران و ایالات متحده تا حد زیادی کمرنگ شد یا به عبارتی به حاشیه رانده شد.
افزون بر این ها، مذاکرات قاهره نیز انجام شده و برخی از مسئولان حماس در گفتگو با الجزیره اعلام کرده اند که به علت عدم همکاری تیم اسرائیل و نپذیرفتن خواستههای حماس مذاکرات بی نتیجه مانده است. تیم مذاکره کننده حماس برای مشورت با رهبران خود، قاهره را ترک کرده اند. اکنون و با سفر امیرعبداللهیان به عمان پرسشهایی مطرح است، از جمله این که سفر وزیر امور خارجه کشور به عمان، میتواند باب جدیدی از توافق نانوشته بین ایران و آمریکا را باز کند؟ و آیا این مذاکرات در کنترل جنگ در غزه و ایجاد آتش بس نیز موثر خواهد بود؟ فرارو در راستای پاسخ دهی به این پرسشها با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر سیاسی و علی اصغر زرگر، تحلیلگر سیاسی و استاد علوم سیاسی گفتگو کرده است:
ظرفیتهای ژئوپلیتیک ایران
وی افزود: «در روزهای گذشته یکی از اتفاقات مهم و حساسیت برانگیز منطقه، حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران بود. البته این نخستین باری نیست که اسرائیل علیه ایران اقدامات اینچنینی انجام میدهد، اما این، یکی از بدترین اقداماتی است که اسرائیل تا کنون انجام داده است؛ بنابراین انتظار میرود بخشی از علت سفر امیرعبداللهیان ارسال پیام به اسرائیل و بالعکس باشد. یعنی اسرائیل در تلاش است از طریق ایالات متحده به ایران، پیامی ارسال کند. اما حقیقت این است که آقای امیرعبداللهیان برای رسیدن به یک تعادل در گفتگوها و کنار زدن همه حساسیتهای منطقه ای، به ویژه با توجه به عملکرد اخیر اسرائیل، راهی بسیار دشوار در پیش دارد. رفتارهای اسرائیل در ماههای اخیر نه تنها ذیل هیچ منشور بین المللی نبود، بلکه بسیار گستاخانه بود؛ بنابراین ایران میتواند از دل همین بحران با اقدامات صلح آمیز، امتیازاتی کسب کند.»
این دیپلمات پیشین ایران گفت: «نشست قاهره، تا این لحظه چندان اثربخش ظاهر نشده و مشخص نیست سران طرفین درگیری زیربار درخواستهای یکدیگر بروند یا خیر. این جا است که نقش امیرعبداللهیان پررنگتر میشود. ایران میتواند با ظرفیتهای ژئوپلیتیک خود که بارها و بارها نادیده گرفته شده است، در شکل دهی یک آتش بس در منطقه تاثیر گذار باشد. معتقدم نقش صلح آمیز ایران در شکل گیری آتش بس موضوع مهم و اتفاقا امکان پذیری است. در حال حاضر به نظر میرسد که حماس انتظار داشت بعد از این حجم ضربه خوردن، به عنوان برنده این جنگ، شناخته شود و بخش زیادی از درخواستهای حماس نیز محقق شود؛ خواستههایی مثل برگشت کامل اسرائیلیها داخل خاک خودشان و بازسازی غزه. اما اسرائیل کاملا برعکس فکر میکند و معتقد است تا زمانی که مبنای کار حماس نابود کردن اسرائیل است، این جنگ ادامه خواهد داشت. ۷۰ سال است که جنگهای اسرائیلیها با اعراب به نتایجی رسیده که تا حد زیادی به نفع اسرائیل است. اما این جنگ با حماس، به سمتی رفته که رنگ برخورد مسالمت آمیز را ندیده است. برخی گمانه زنیها حکایت از آن دارند که اسرائیل خود را برای ادامه جنگ تا ۶ ماه دیگر نیز آماده کرده است. درواقع هدف اصلی اسرائیل، قلع و قمع کامل حماس است.»
وی افزود: «متاسفانه حقیقت این است که اگر جنگ در غزه ادامه دار شود، باید انتظار گستردهتر شدن ابعاد فاجعه انسانی در غزه را داشته باشیم. به همین دلیل است که امیدوارم حماس به ادامه مذاکرات و رسیدن به یک توافق تن داده و جنگ را ادامه ندهد. در غیر این صورت، هر دو طرف در این شرایط قرار میگیرند که یا به حدی جنگ را ادامه دهند که یکی، دیگری را نابود کند و یا باید به هر شکلی به مصالحه برسند. حقیقتی که اسرائیل باید بپذیرد این است که کشورهای عرب منطقه و فلسطین، نسبت به سالهای گذشته از قدرت بیشتری برخوردارند و شکست کامل حماس نیز به آن راحتی نیست که شاید نتانیاهو تصور میکرد. البته اینجا یک پارادوکس هم وجود دارد؛ گرچه کشورهای عرب منطقه مایلند که برادران عربشان در غزه کشته نشوند، اما در عین حال نیز با فعالیتهای حماس، چندان موافق نیستند.»
اکنون بهترین زمان برای پایان دادن به موتور کشتار اسرائیل است
وی افزود: «تحولات منطقه، به شکل ناخواسته، روی روابط ایران و آمریکا نیز تاثیرگذار بود. نکته مهم این است که سیر بحران غزه و به خشونت کشیده شدن آن نه برای آمریکا خوشایند است و نه برای ایران، بنابراین حتی بعید به نظر نمیرسد که مذاکرات شکل گرفته در یمن میتواند سه جانبه باشد. درواقع عمان واسط مذاکرات بین ایران، کشورهای عربی و آمریکا باشد. درواقع تلاش بر این است که جنگ غزه به شکلی آبرومندانه به پایان برسد، هرچند امریکا بیشتر تمایل دارد اختیار کنترل غزه، زیر نظر دولت خودمختار فلسطینی باشد، تا نیروهای حماس.»
این استاد علوم سیاسی گفت: «درخصوص مذاکرات یا توافق نانوشته بین ایران و ایالات متحده، از مدتها پیش از جنگ غزه، بارها شنیده بودیم. مذاکرات برای آزادسازی زندانیهای سیاسی، کاهش تحریم ها، آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران، مسائل هستهای ایران، تفاهم ضمنی درباره برجام و امثالهم از مواردی بود که در جریان این گفتگوها مطرح بود. همچنان نیز این امکان باقی است و وجود دارد. طبیعیست که هم اکنون ایران به علت مشکلات اقتصادی، فشار تحریمها و امثالهم به دنبال درگیری مستقیم با اسرائیلیها نیست. درست است که ایران اعلام کرده در زمان و مکان مناسب، انتقام خود را از اسرائیلیها میگیرد، اما در عین حال، به نوعی روش مدارا را نیز در پیش گرفته است. همه این موارد نشان میدهد که ایران به دنبال تنش زدایی است. به همین دلیل هم احتمال دارد، هدف ایران، شکل دهی مذاکرات مستقیم تری با ایالات متحده باشد. به طور کلی معتقدم در این مذاکرات، هم درباره غزه و چگونگی کنترل شرایط در غزه صحبت میشود و هم درباره ایران و شرایط روابط ایران و ایالات متحده.»